جمعه 92 اردیبهشت 20 , ساعت 11:4 عصر
بچه ها داشتن تو محوطه تمرین می کردن،
یکدفعه شیشه شکست و یه نارنجک افتاد وسط جلسه هماهنگی عملیات!
رنگ همه پرید، هرکی یه گوشه ای پناه گرفت؛
ولی خبری از انفجار نشد!
با تعجب دیدیم ابراهیمخوابیدهروینارنجک!!!
چند لحظه بعد یکی اومد تو و با کلی عذرخواهی گفت:
ببخشید نارنجک آموزشی بود و اشتباهی افتاد تو این اتاق...
سلام بر ابراهیم( کتاب خاطرات شهید ابراهیم هادی)
نوشته شده توسط موسی مزینانیان | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ